از على بن الحسين عليهما السلام پرسيدند، كدام عمل نزد خداى عز و جل بهتر است؟ فرمود هيچ عملى بعد از معرفت خداى جل و عز و رسولش بهتر از بغض
دنيا نيست، و براى آن شعبههاى بسياريست و براى گناهان (نافرمانيهاى خدا) شعبههاى بسياريست:
نخستين نافرمانى كه خدا را نمودند تكبر بود و آن نافرمانى شيطان بود، زمانى كه سر پيچى و گردنفرازى كرد و از كافران گشت.
و ديگر حرص است كه نافرمانى آدم و حوا بود، زمانى كه خداى عز و جل بآنها فرمود: «از هر چه خواهيد بخوريد ولى باين درخت نزديك مشويد كه از ستمكاران
باشيد، 25- سوره 2» پس آدم و حوا چيزى را گرفتند كه بدان احتياج نداشتند، و اين خصلت تا روز قيامت در ذريه آنها رخنه كرد، از اين رو و بيشتر آنچه را آدميزاد
ميطلبد بدان احتياج ندارد.
و ديگر حسد است كه نافرمانى پسر آدم (قابيل) بود، زمانى كه به برادرش (هابيل) حسد برد و او را كشت، و از اين نافرمانيها دوستى زنان و دوستى دنيا
و دوستى رياست و دوستى استراحت و دوستى سخن گفتن و دوستى سرورى و ثروت منشعب گشت، و اينها هفت خصلت است كه همگى در دوستى
دنيا گرد آمدهاند، از اين رو پيغمبران و دانشمندان بعد از شناختن اين مطلب گفتند: دوستى دنيا سر هر خطا و گناهست و دنيا دو گونه است: دنياى
رساننده و دنياى ملعون (يعنى دنيائى كه انسان را بطاعت و قرب خدا ميرساند بقدر كفاف است كه آن ممدوح و پسنديده است و دنيائى كه بيش از مقدار
كفاف و زيادتر از احتياجست كه آن مايه لعنت و دورى از رحمت خداست).
أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 198