کتاب “کمپ 7″ نوشته سرفراز عبداللهی یکی از آزادگان کشور عزیزمان می باشد. وی در این کتاب خاطرات اسارت
5 ساله اش را بسیار زیبا به تصویر می کشد.
کتاب حاضر با بیان یکی از عملیات های ایذایی که این آزاده در آن حضور داشته شروع میشود. او که نوجوانی 17
ساله است طی این عملیات به دلیل از دست دادن برخی از همراهان که با سقوط در دره جانشان را از دست
داده اند و شرایط سخت حاکم بر منطقه عملیاتی به اسارت در می آید. بخش های مختلف این کتاب چگونگی
زخمی شدن و اسارت و شرایط سخت آنجا را به تصویر میکشد. شرح برنامه هایی که اسرا در این دوران داشتند
خواندنی است، کلاسهای مختلف درس و زبان و قرآن و … به طوری که وی موفق به حفظ 3 جزء قرآن و فراگیری
زبان انگلیسی و فرانسه و عربی می شود
وی در بخشهایی از کتاب به بیان داستانهایی از سایر اسرا که در یک اردوگاه به سر میبرده اند می پردازد که
از آن جمله سیامک است: وی به دلیل تحمل شکنجه فراوان و شرایط سخت دوری و اسارت دچار بیماری روانی
گردیده و هیچ دردی را احساس نمی کند و هر روز خودش با سیم خاردار دستهای خود را مجروح می کند،
صدای شکستن شیشه برایش آرام بخش است و ….
از دیگر اسرا سید رسول است روحانی مهربان و خوش قلبی که علی رغم شکنجه ی وحشیانه ی بعثی ها
معجزه آسا زنده می ماند. قدمعلی ، حسین معصومی، علی، حاج آقا ابوترابی از دیگر کسانی هستند که
نویسنده به شرح حال آنان و خاطرات شگفت انگیزش از آنها در دوران اسارت پرداخته است.