اسلام براى اصلاح ميان مردم، احكام ويژهاى قرار داده است، از جمله:
1. دروغ كه از گناهان كبيره است، براى برقراری آشتى و اصلاح، حلال؛ بلکه واجب مىشود؛ چنانچه پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرماید: «لَا كِذْبَ عَلَى مُصْلِح؛ هیچ دروغی بر اصلاح کننده (آشتی دهنده) نیست.»[1]
2. نجوا و درگوشى سخن گفتن كه از اعمال شيطان و مورد نهى است،[2] اگر براى اصلاح و آشتى دادن باشد، منعى ندارد: «لا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَيْنَ النَّاسِ.» [3].
3. با اينكه عمل به سوگند، واجب و شكستن آن حرام است؛ اما اگر كسى سوگند ياد كند كه دست به اصلاح و آشتى دادن ميان دو نفر نزند، اسلام شكستن اين سوگند را مجاز مىداند:«وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُمْ أَنْ… تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ.» [4].
4. با اينكه عمل به وصيّت، واجب و ترك آن حرام است؛ اما اگر ميان افرادى فتنه و كدورت مىآورد، اسلام اجازه مىدهدكه عمل به وصيّت ترك شود تا ميان مردم صلح و صفا حاكم باشد: «فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ» [5].
منبع :
[1]. بحار الانوار، ج 69، ص 242.
[2]. مجادله/ 10.
[3]. نساء/ 114؛ «در بسیاری از رازگوییهای ایشان خیری نیست، مگر کسی که[بدین وسیله] به صدقه یا کار پسندیده یا سازشی میان مردم، فرمان دهد.»
[4]. بقره/ 224؛ «و خداوند را دستاویز سوگندهای خود قرار ندهید تا[بدین بهانه] …از سازش میان مردم[ باز ایستید].»
[5]. بقره/ 182؛ «کسی که از انحراف [و تمایل بیجای] وصیت کنندهای [نسبت به ورثهاش] یا از گناه او [در وصیت به کار خلاف] بیم داشته باشد و میانشان را سازش دهد، بر او گناهی نیست.»