حق مادر اين است كه بدانى جايى ترا (نگه داشته و) جابجا كرده (رحم) كه هيچ كس ديگرى را در آنجا
حمل نكند، ميوهاى از دلش به تو خورانده كه هيچ كس به ديگرى نخوراند. گوش، چشم، دست، پا، مو،
پوست و (خلاصه) همه اعضايش را با شادمانى و خرمى و مراقبت، سپر جان تو ساخته. همه ناملايمات،
دردها، سختيها و غصه هاى دوران حمل را بجان خريده، تا آنگاه كه دست قدرت (پروردگار) ترا (از تنگناى
رحم) به پهنه زمين آورده. مادر دلخوش بوده ترا سير كند و خود گرسنه ماند، ترا بپوشاند و خود برهنه
باشد، و ترا سيراب كند و خود تشنه ماند، بر تو سايه افكند و خود در آفتاب بسر برد، سختى كشد و
ترا بناز پرورد، بيدار ماند و ترا به خواب نوشين كند، اندرون او ظرف وجود تو بوده. دامنش آرامگاه، پستانش
مشك آب و جانش سپر بلايت، گرم و سرد جهان را بخاطر تو بجان خريده، تو بايد به همين اندازه از او تشكر
كنى، و اين حقشناسى را جز به يارى و توفيق خدا نتوانى.
تحف العقول / ترجمه جنتى، متن، ص: 417