نشانه هاى پيامبر اسلام (ص) در انجيل
(1) حضرت مسيح به حواريين گفت: «من مى روم، روح خدا فارقليط مى آيد و از جانب خود سخن نمى گويد، بلكه از طرف خدا
حرف مىزند. او همان گونه است كه مى گويند. و مرا تصديق مى كند، چنانچه شما تصديق مى كنيد؛ چون شما قبل از مردم با
او هستيد و از تمام چيزهايى كه خدا به شما داده، او خبر مى دهد».
يوحنا از مسيح- عليه السّلام- نقل مى كند كه فرمود: تا زمانى كه من نرفته ام، فارقليط نمى آيد. وقتى جهان پر از خرافات و خطا
و اشتباه شد، او مى آيد و از جانب خود سخن نمى گويد. بلكه از طرف خدا حرف مى زند و شما را از حوادث آينده و غيب خبر مى دهد.
در جاى ديگر مى فرمايد: «فارقليط، روح حق است. (خداوند) او را به اسم من مى فرستد و از هر چيز خبر مى دهد».
(2) باز مى فرمايد: «من از خدا مى خواهم كه فارقليط را به طرف شما مبعوث كند و تا ابد با شما باشد و از هر چيز شما را خبر مى دهد».
در حكايت ديگر آمده است: «فرزند بشر (عيسى) مى رود و فارقليط بعد از آن مى آيد. و شما را از اسرار خبر مى دهد. و هر چيزى را
تفسير مى كند و مرا تصديق مى نمايد، چنانچه من او را تصديق مى كنم. من امثال را آوردم او تأويل مى آورد.
وقتى كه «يحيى بن زكريا» زندانى شد، شاگردانش را خدمت حضرت مسيح فرستاد و گفت: از او بپرسيد: تو هستى آن كسى كه بايد
بيايد يا بايد انتظار بكشيم؟! مسيح جواب داد: كسى فاضلتر از يحيى نيست و كتابهاى انبيا به پيامبرى انبياى بعدى بشارت مى دادند تا
اينكه يحيى آمد؛ اما الآن «اليا» را بايد انتظار بكشيم و هر كس گوش شنوا دارد بايد بشنود».
توضيح:
بعضى مى گويند: به جاى اليا، احمد بود. آن را تغيير داده و اليا گذاشتند. و اليا، همان على بن ابى طالب- عليه السّلام- است. و بعضى
هم گفتهاند: اليا گفته شده چون در هر جنگى على- عليه السّلام- پيشاپيش پيامبر بود. و اسم محمّد- صلّى اللَّه عليه و آله- در سريانى
مشفح است و مشفح، در لغت سريانى همان «محمّد» است وقتى به زبان سريانى بخواهند «الحمد للَّه» بگويند «شفح لالاها» مى گويند.
پس وقتى شفح به معناى حمد شد؛ پس «مشفح» به معناى «محمّد» است.
جلوههاى اعجاز معصومين عليهم السلام، ص: 59