اینکه نتونی موهات رو بریزی دورت و بیایی توی خیابون؛
اینکه نتونی رنگارنگ کلاه سرت کنی،
اینکه رنگ و مدل موهات رو تعداد معدودی آدم ببینند،
اینها یعنی محدویت.
اینکه تو تابستون به خاطر اون همه پارچه که دورت ریخته، از گرما داری هلاک میشی،
این یعنی محدودیت. آره اینا همه محدودیتن.
اینکه به خاطر درس خوندن نتونی تلویزیون نگاه کنی یا خوش بگذرونی،
اینکه به خاطر حقوق دیگران باید کلی تو صف بایستی و معطل بشی،
اینکه برای چاق نشدن مجبوری کم غذا بخوری،
اینکه نتونی ماشینت رو هر جا می خوای پارک کنی،
اینها همه یعنی محدویت.
اطراف ما پر است از محدودیت .این خاصیت زندگی اجتماعی است.
بله، رعایت حقوق دیگران برای آدم ها محدودیت می آورد.
راستی اینکه کلی وقت جلوی آینه صرف خودآرایی کنیم،
اینکه لباس های تنگ آزار دهنده بپوشیم،
اینکه با خاطر کفش هایاشنه بلند نتونیم خوب راه بریم،
اینکه سختی ها و هزینه ی عمل زیبایی دماغ رو بپردازیم،
اینها محدودیت نیست؟
تا حالا بهش فکر کردین؟ نظر شما چیه؟
دعای پیامبر نور و رحمت (ص): پروردگارا، زنانی که خود را پوشیده نگه میدارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان.
(مستدرک الوسایل، ج ۳، ص ۲۴۴)