- anam
- شهریور 1401 (3)
- خرداد 1401 (3)
- اردیبهشت 1401 (4)
- اسفند 1400 (1)
- بهمن 1400 (1)
- دی 1400 (1)
- آبان 1400 (6)
- مهر 1400 (6)
- شهریور 1400 (3)
- فروردین 1400 (1)
- بهمن 1399 (2)
- دی 1399 (1)
- بیشتر...
شن | یک | دو | سه | چهار | پنج | جم |
---|---|---|---|---|---|---|
<< < | > >> | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
- امروز: 150
- دیروز: 38
- 7 روز قبل: 1339
- 1 ماه قبل: 7322
- کل بازدیدها: 210570
- همه
- بدون موضوع
- رهبری
- گزارش فعالیتهای مدرسه
- مناجات
- روایات اهل بیت(ع)
- روزه
- ماه مبارک رمضان
- دوستی و دشمنی
- یاری دیگران
- استغفار و آثار آن
- صبر
- امر به معروف ونهی از منکر
- نماز
- تواضع
- صله رحم
- قناعت
- نیکی به پدر و مادر
- انصاف و عدل
- اصلاح فی ما بین
- رازداری
- سخاوت
- حق زن و شوهر
- کار با دست
- انتظار ظهور
- آخرالزمان
- حکایات
- تبریک ها
- تسلیت ها
- حرفهای خودمانی
- قرآن کریم
- ازدواج
- شهدا
- مسائل اجتماعی
- دین و طب
- احادیث پزشکی
- عجایب خلقت
- عفاف و پاکدامنی
- کلامی از بزرگان
- مسائل سیاسی
- پیامبر(ص)
- ائمه علیه السلام
- وهابیت
- اخلاقی
- امام حسن (ع)
- سبک زندگی
- دلنوشته
- راهکارها
- آیین همسر داری
- سبک زندگی اسلامی
- دفاع مقدس
- احکام
- کتاب و کتابخوانی
- داستانی
- فعالیت های پژوهشی مرکز
- مناسبتها
- پزشکی،میوه درمانی
- چشمزخم و درمان آن
- احادیث، بهترین روز ناخن گرفتن
- چکیده پایان نامه
- اخلاقی
- قرآنی
- امام حسین (علیه السلام)
عبد اللَّه بن سنان گويد:
بامام صادق عليه السّلام عرض كردم: پسر عموئى دارم كه هر چه با او مىپيوندم، از من ميبرد، تا آنكه تصميم گرفتم
كه اگر از من بريد، از او ببرم، بمن اجازه ميفرمائيد از او ببرم؟
فرمود: اگر تو باو پيوندى و او از تو ببرد، خداى عز و جل شما را با هم بپيوندد، و اگر تو از او ببرى و او از تو ببرد،
خدا از هر دو ببرد.
أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 227
صفوان جمال گويد:
“ميان امام صادق عليه السّلام و عبد اللَّه بن حسن سخنى در گرفت تا بجنجال كشيد و مردم گرد آمدند
و شب بود كه با اين وضع از يك ديگر جدا شدند.
بامداد پى كارى بيرون شدم، امام صادق عليه السلام را در خانه عبد اللَّه بن حسن ديدم كه ميفرمايد:
اى كنيز بابى محمد (عبد اللَّه بن حسن) بگو بيايد، او بيرون آمد و گفت: يا ابا عبد اللَّه چرا پگاه اينجا آمدى؟
فرمود: من ديشب آيهئى از كتاب خداى عز و جل را تلاوت كردم كه پريشانم ساخت.
گفت كدام آيه؟ فرمود: قول خداى- جل و عز ذكره «و كسانى كه آنچه را خدا بپيوستن آن فرمان داده،
پيوسته دارند از پروردگار خود بيم كنند و از سختى حساب بترسند، 21 سوره 13، عرضكرد راست گفتى،
گويا من اين آيه را هرگز در كتاب خداى عز و جل نخوانده بودم، سپس دست بگردن شدند و گريستند.”
شرح
“عبد اللَّه بن حسن همان شخصى است كه … و از آن حضرت تقاضا ميكرد كه با فرزند شومش، محمد بن عبد اللَّه
بيعت كند، و شايد اين گفتگو هم در همان باره بوده باشد و پيداست كه امام عليه السّلام كارى نميكرد كه محتاج بياد آورى
آيه قرآن باشد، بلكه همه آيات قرآن در نظرش مجسم است، و تذكر آيه شريفه براى مصلحت و تنبه عبد اللَّه بوده و پريشانى
آن حضرت هم بخاطر او بوده است، پس اين حديث دلالت دارد بر صله رحم و نبريدن از خويشاوند اگر چه خويشاوند باين حد
از فسق و گمراهى باشد.”
أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 227
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
«گاهى مردمى بدكردارند و نيكوكار نيستند و صله رحم ميكنند، پس مالشان زياد مى شود
و عمرشان دراز ميگردد، تا چه رسد كه نيكوكار باشند و صله رحم ميكنند؟»
أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 226
امام باقر عليه السلام فرمود:
چون امير المؤمنين عليه السلام بعزم بصره بيرون رفت، در ربذه (كه مولد و مدفن ابى ذر غفاريست)
فرود آمد، مردى از قبيله محارب خدمتش آمد و عرضكرد: يا امير المؤمنين من از قبيله خود غرامتى را بعهده گرفتم و چون از برخى
از آنها تقاضاى مواسات و كمك كردم از سختى و تهيدستى دم زدند. اى امير مؤمنان بايشان امر فرما كمك كنند و وادارشان كن با
من مواسات كنند.
فرمود: آنها كجايند؟ عرضكرد: دستهئى از آنها آنجايند كه ميبينى، حضرت مركب خود را بسرعت هر چه تمامتر بحركت آورد و مركب
مانند شتر مرغ ميرفت. جماعتى از اصحاب كه پيش را گرفتند بسختى و كندى باو رسيدند.
حضرت بآنها رسيده بر آنها سلام كرد و پرسيد چرا با رفيق خود مواسات نميكنند؟ آنها از او، و او از آنها شكايت كردند، تا امير المؤمنين
عليه السلام فرمود: هر كسى بايد با فاميل خود پيوست داشته باشد زيرا ايشان باحسان و دستگيرى مالى او از ديگران سزاوارترند، و هر
فاميلى بايد با كسان خود پيوست داشته باشد، اگر روزگار بزمينشان زند، و از آنها پشت بگرداند، زيرا كسانى كه با يك ديگر پيوست دارند
و بذل و بخشش ميكنند، پاداش يافته و آنهائى كه از هم ببرند و بهم پشت كنند، سنگينبارند، سپس مركب خود را برانگيخت و فرمود: برو .
أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 224