دیروز افطاری دعوت بودیم، نیم ساعتی به اذان مانده رفتیم دم در خونه صاحب مجلس، اما در نزدیم ، دیدم هنوز از مهمونا کسی نیومده، گفتم: یه سری به یکی از آشنایان که همون نزدیکی ها بود و خودش هم جزء مهمان ها بود میزنیم و باهم میایم.
خلاصه سرزده یه سری زدیم و… بیشتر »
نظر دهید »