شما دینتان را فروختید و ما آن را خریدیم!!!!
خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندوق دار
یک خانم بی حجاب و اصالتا عرب بود. نگاهی از روی تمسخـــر
بهش انداخت و گفت: ما اینجا تو فرانسه خودمون هزار تا مشکل
و بحران داریم. این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین
مشکلاته. ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار. اگه می خوای دینت
رو نمایش بدی یا روبنده به صورتت بزنی برو به کشور خودت و
هر جور می خوای زندگی کن!
خانم محجبه روبنده را از چهره برداشت. صندوق دار از دیدن
چهره ی اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود. گفت:
” من فرانسوی هستم . این دین من است، اینجا هم وطنم.
شما دینتان را فروختید و ما آن را خریدیم! “
با سلام و عرض تسلیت
صلی الله علیک یا موسی بن جعفر ایها الکاظم علیه السلام
آهسته گذاريد روي تخته تنش را
تا ميخ اذّيّت نكند پيرهنش را
اصلاً بگذاريد رويِ خاك بماند
زشت است بيارند غلامان بدنش را
اين ساق ِبهم ريخته كِتمان شدني نيست
ديدند روي تخته ي در ، تا شدنش را
اين مرد الهي مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غريبان بدنش را
اين مرد نگهبان كه حيا هيچ ندارد
بد نيست بگيرد جلوي آن دهنش را
اين هفت كفن روضه ي گودال حسين است
اي كاش نيارند برايش كفنش را
نه پيرهني داشت حسين نه كفني داشت
مديون حصيرند مرتب شدنش را تسلیت
علی اکبر لطیفیان
التماس دعا