- زفاک
- شهریور 1401 (3)
- خرداد 1401 (3)
- اردیبهشت 1401 (4)
- اسفند 1400 (1)
- بهمن 1400 (1)
- دی 1400 (1)
- آبان 1400 (6)
- مهر 1400 (6)
- شهریور 1400 (3)
- فروردین 1400 (1)
- بهمن 1399 (2)
- دی 1399 (1)
- بیشتر...
شن | یک | دو | سه | چهار | پنج | جم |
---|---|---|---|---|---|---|
<< < | > >> | |||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
- امروز: 529
- دیروز: 77
- 7 روز قبل: 654
- 1 ماه قبل: 7193
- کل بازدیدها: 208355
- همه
- بدون موضوع
- رهبری
- گزارش فعالیتهای مدرسه
- مناجات
- روایات اهل بیت(ع)
- روزه
- ماه مبارک رمضان
- دوستی و دشمنی
- یاری دیگران
- استغفار و آثار آن
- صبر
- امر به معروف ونهی از منکر
- نماز
- تواضع
- صله رحم
- قناعت
- نیکی به پدر و مادر
- انصاف و عدل
- اصلاح فی ما بین
- رازداری
- سخاوت
- حق زن و شوهر
- کار با دست
- انتظار ظهور
- آخرالزمان
- حکایات
- تبریک ها
- تسلیت ها
- حرفهای خودمانی
- قرآن کریم
- ازدواج
- شهدا
- مسائل اجتماعی
- دین و طب
- احادیث پزشکی
- عجایب خلقت
- عفاف و پاکدامنی
- کلامی از بزرگان
- مسائل سیاسی
- پیامبر(ص)
- ائمه علیه السلام
- وهابیت
- اخلاقی
- امام حسن (ع)
- سبک زندگی
- دلنوشته
- راهکارها
- آیین همسر داری
- سبک زندگی اسلامی
- دفاع مقدس
- احکام
- کتاب و کتابخوانی
- داستانی
- فعالیت های پژوهشی مرکز
- مناسبتها
- پزشکی،میوه درمانی
- چشمزخم و درمان آن
- احادیث، بهترین روز ناخن گرفتن
- چکیده پایان نامه
- اخلاقی
- قرآنی
- امام حسین (علیه السلام)
موضوع: "صبر"
در واقعه حمله به خانه حضرت زهرا آمده است:
حضرت زهرا عليها السّلام روبروى عمر در آمد و ناله زد: «يا ابتاه! يا رسول اللَّه»! عمر شمشير را- همچنان كه در
غلافش بود- بلند كرد و بر پهلوى حضرت زد . فاطمه عليها السّلام فرياد زد. عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوى آن
حضرت زد. فاطمه عليها السّلام ناله زد: «يا ابتاه»!
ناگهان امير المؤمنين عليه السّلام برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را تكانى داد و بر زمين زد و بر بينى و گردن
او كوبيد و تصميم به قتل او گرفت.
ولى سخن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و وصيّت او در باره صبر و تسليم را بياد آورد، و فرمود: «اى پسر صُهاك ،
قسم به خدايى كه محمّد را به نبوّت كرامت داد، اگر نبود مقدّرى كه از طرف خداوند نوشته شده مىفهميدى
كه تو نمىتوانى داخل خانهام شوى»!
أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص: 561
خداوند تفرقه و اختلاف را بين اين امّت مقدّر كرده است، و اگر خدا مىخواست همه آنان را بر هدايت جمع مى كرد و
دو نفر از آنان و از تمام خلقش با هم اختلاف نمىكردند، و هيچ يك از اوامر پروردگار مورد منازعه قرار نمىگرفت و كسى
كه در فضل كمتر است فضيلت صاحب فضل را انكار نمىكرد. و اگر خدا مىخواست عذاب آنان را زودرس مىكرد و تغيير
از جانب او مىشد تا ظالم مورد تكذيب قرار گيرد و حق راه خود را بداند.
خداوند دنيا را خانه اعمال و آخرت را خانه ثواب و عقاب قرار داده است تا آنان را كه بد كردهاند طبق اعمالشان جزا
دهد و آنان را كه نيكى كردهاند به نيكى جزا دهد.
امير المؤمنين عليه السّلام مىفرمايد: گفتم:
خدا را شكر بر نعمتهايش و صبر بر بلايش و تسليم و رضا بر مقدّراتش!
أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم ؛ ص439
صبر بر چهار شعبه است:
بصيرت در فهم و درك ،
تأويل و تبيين حكمت،
شناخت عبرتها ،
سنن پيشينيان.
هر كس در فهم و درك بصيرت داشته باشد در حكمت جستجو و تبيين مىكند، و
هر كس در حكمت تبيين كند عبرتها را مىشناسد، و هر كس عبرت را بشناسد
حكمت را تأويل و تفسير مىكند، و هر كس حكمت را تفسير كند عبرت را مىبيند،
و هر كس عبرت را ببيند گويا همراه پيشينيان بوده است.
أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص: 260
از امام صادق عَلَيْهِ السَّلَامُ (نقل شده است كه) فرمود:
“همانا خداى عزّ و جلّ فرموده است: بنده مؤمن خود را در جريانى قرار نمى دهم مگر آنكه برايش
خير و صلاح باشد، پس (اگر) به قضا و قَدَر من راضى باشد، بر بلاها صابر؛ و سپاسگزار نعمتهاى من
باشد، او را در پيشگاه خود در زُمره صدّيقين قرار مى دهم.”
ترجمه المؤمن ؛ ص51
در وصف مومنان آمده است:
“او حلم را با علم، و علم را با عقل ممزوج مى كند. او را مى بينى كه كسالتش دور، نشاطش دائمى،
آرزوهايش نزديك، لغزشهايش كم، اجلش را منتظر، قلبش خاشع، نفسش قانع، جهلش ناپيدا، كارش
سهل، نسبت به حفظ دينش سختگير، شهوتش مرده، غضبش فرو برده، اخلاقش سالم، همسايهاش
از او در امان، تكبّر او ضعيف، به آنچه برايش مقدّر شده قانع، صبرش متين، كارش با حكمت، و ذكرش
بسيار است.
آنچه را كه دوستان، او را در آن امانت دار دانسته اند براى كسى نقل نمى كند، و شهادت دادن را
حتّى براى دشمنان كتمان نمى كند، و چيزى از حق را بعنوان ريا انجام نمى دهد و از خجالت هم
حق را ترك نمى كند. از او خير آرزو مى شود و مردم از شر او در اماناند.
از كسى كه به او ظلم كند گذشت مى نمايد، و هر كس او را محروم كند به او عطا مى نمايد، و
هر كس از او قطع كند با او وصل مى كند. بردبارى از او دور نمى شود، و در آنچه مورد شك او
است عجله نمى كند، و در آنچه برايش روشن است دقّت مى كند.
جهلش دور، سخنش نرم، كار منكر او ناپيدا، كار نيك او معروف، سخن او راست، كار او نيكو است.
خير او مى آيد و شر او مى رود.
او در لرزشهاى زندگى با وقار، در ناراحتىها صابر، و در حال آسايش شكرگزار است. “
أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص: 542
امام صادق عليه السّلام فرمود:
«ما بردباريم و شيعيان ما از ما بردبارتر.»
راوى گويد: عرض كردم: چگونه شيعيان شما از شما بردبارترند؟
فرمود:« زيرا ما بر آنچه مي دانيم صبر مي كنيم و شيعيان ما بر آنچه نميدانند صبر مي كنند.»
شرح
يعنى ما هر بلا و مصيبتى را پيش از آمدنش ميدانيم، ولى بر سر شيعه ناگهان و ندانسته وارد مىشود، از اين رو تحملش براى
آنها دشوارتر است و يا اينكه ما ثوابى را كه خدا به صابران مي دهد و حكمت مصيبت ديدن مردم و رفعت درجه و مقام را
بسبب صبر بخوبى مي دانيم. بدين جهت صبر كردن بر ما گواراترست تا بر شيعيان ما كه اين مطالب را چون ما نمي دانند.
أصول الكافي /ج3 ؛ ص148