حضرت ابراهيم(ع) به فرشته مرگ گفت: آيا ممكن است چهرهات در هنگامي كه روح مؤمن را قبض ميكني، به من بنماياني؟ گفت: بلي، لحظهاي روي خود را برگردان! حضرت ابراهيم(ع) چنين كرد. به ناگاه فرشته مرگ جواني با چهرهاي زيبا و هيئتي بينظير ظاهر شد.
حضرت فرمود: اي ملك الموت! اگر مؤمن فقط روي تو را ملاقات كند، براي او بس است، سپس فرمود: حال چهرهات هنگام قبض روح كافر و فاجر را به من بنمايان!
فرشته مرگ عرض کرد: طاقت نمیآوری. حضرت فرمود: چرا (طاقت خواهم آورد).
عرض كرد: لحظهاي از من روي برگردان! سپس حضرت به او نگريست، ناگهان مردي سياه چهره را ديد كه موهايش بر تن راست شده، بوي بسيار بد و لباسي سياه به تن دارد كه از بيني او آتش و دود بيرون ميآيد. حضرت با ديدن اين منظره وحشتناك، غش كرد. وقتي به هوش آمد، گفت: اگر كافر هنگام مرگ فقط تو را ملاقات كند (در عذابش) بس است.
منبع : بحار الانوار، ج 12، ص 74 ـ 75.