در یکی از سخنرانیهای مولا علی (ع) با بزرگی از یهود حضرت سخنانی ایراد کردند و سپس اینگونه فرمودند:
” اى برادر يهودى، يك موضع ديگر هست كه نزديك است وقت آن فرا رسد؟!.
در اينجا اصحاب امام عليه السّلام سخت گريستند و نيز بزرگ يهود هم به گريه در آمد: و گفت: آن موضع كدام است؟
فرمود: اين موضع وقتى است كه: محاسنم با خون سرم، خضاب گردد!
راوى گفت: وقتى امام عليه السّلام اين جمله را بيان كرد، صداى گريه و شيون افراد در مسجد جامع، بلند شد، چنانچه صدايشان به گوش همه مردم رسيد، و اهل كوفه از خانهها با ناله و افغان بيرون آمدند.
اينجا بود كه بزرگ يهوديان، تحت تأثير امام عليه السّلام قرار گرفت و مسلمان شد و همچنان در كوفه اقامت گزيد، تا امام عليه السّلام به شهادت رسيد، و ابن ملجم لعنه اللَّه دستگير شد.
همين يهودى تازه مسلمان آمد و مقابل امام حسن عليه السّلام ايستاد و مردم هم در اطراف آن حضرت جمع بودند، عرض كرد:
يا ابا محمد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم اين مرد را بكش، خدا او را بكشد، چرا كه من در كتابهايى كه بر موسى نازل شده، ديدم نوشته:
جرم اين كار قتل امام عليه السّلام نزد خدا از قاتل هابيل و «عاقر ناقه صالح» بيشتر است.
إرشاد القلوب / ج2 ؛ ص269-270