یا جواد الائمه (ع)
جان را فدایت می کنیم
دل را به راهت می نهیم
تا شاید از راه کرم
بر ما نظرهایی کنی
یا صــــــــــــاحـــب الزمــــــــــــان (عج) ادرکـــــــــــــــــنـی
کاربران آنلاین
آرشیوها
آمار
مطالب با رتبه بالا کاربران تصادفی تازه چه خبر؟ رتبه موضوعات
جستجو یا جواد الائمه (ع)
جان را فدایت می کنیم دل را به راهت می نهیم تا شاید از راه کرم بر ما نظرهایی کنی
1 نظر »
کبوترا تو آسمون بالها شونو بهم دادند به پیکر امام جواد مانع نور آفتابند آی کفترا که اون روزا سایه بون آقا بودید سوالی توقلب منه تو کربلا کجا بودید
ابا عبيده حذاء گويد: از مدينه تا مكه در يكتاى كجاوه همراه امام باقر عليه السّلام بودم، حضرت در بين راه پياده شد و قضاء حاجت كرد و برگشت و فرمود: ابا عبيده دستت را بده، من دستم را دراز كردم، حضرت چنان فشرد كه در انگشتانم فشار را احساس كردم. سپس فرمود: اى ابا عبيده هر مسلمانى كه برادر مسلمانش را ملاقات كند و با او مصافحه نمايد و انگشتان خود را با انگشتان او درهم كند، گناهان آنها مانند برگ درختان در فصل زمستان بريزد.
امام صادق عليه السلام فرمود: “مسلمان برادر مسلمانست، باو ستم نكند و او را وانگذارد و نسبت باو خيانت نكند، و بر مسلمانان سزاوار است در پيوستگى با يك ديگر كوشش كنند و در كمك كردن بر مهربانى دو جانبه و مواسات با نيازمندان و عطوفت با يك ديگر تا چنان باشيد كه خداى عز و جل بشما دستور فرموده كه: رُحَماءُ بَيْنَهُمْ «با يك ديگر مهر ورزند 29 سوره 48» با يك ديگر مهربانند و نسبت بامرى كه مربوط بآنهاست و فوت شده اندوهگين باشد، بر همان روشى كه گروه انصار در زمان رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بودند.”
ارسال شده در 21 شهریور 1394 توسط مرکز تخصصی فقه و اصول فاطمه الزهرا(س) اردکان در روایات اهل بیت(ع), یاری دیگران
امام صادق عليه السّلام فرمود: “هر كه از برادر مؤمن گرفتار تشنه كام خود هنگام بىتابيش فريادرسى كند و او را از گرفتارى نجات دهد و براى رسيدن بحاجتش او را يارى كند، خداى عز و جل بسبب آن عمل 72 رحمت از جانب خود برايش نويسد، كه يكى از آنها را بزودى (در دنيا) باو دهد و بسبب آن امر زندگيش را اصلاح كند و 71 رحمت ديگر را براى هراس و ترسهاى روز قيامتش ذخيره كند.“
ارسال شده در 21 شهریور 1394 توسط مرکز تخصصی فقه و اصول فاطمه الزهرا(س) اردکان در روایات اهل بیت(ع), یاری دیگران
ابى عماره گويد: هر گاه حماد بن ابى حنيفه مرا ملاقات ميكرد، ميگفت حديث را برايم تكرار كن، من هم بازگو ميكردم و ميگفتم: براى ما روايت شده كه: هر گاه عابدى در بنى اسرائيل بنهايت درجه عبادت ميرسيد، براى حوائج مردم گام برميداشت و در راه صلاح آنها خود را برنج ميانداخت.
|